خدایا شکرت بابت اینکه هیچ وقت مرا به حال خودم وا نگذاشتی
استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکندشما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد
اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را....
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید...
ازم پرسید به خاطر کی زنده هستی؟
با اینکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم به خاطر تو بهش گفتم به خاطر هیچ کس
پرسید پس به خاطر چه زنده ای؟
با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم به خاطر دل تو با یه بغض غمگین بهش گفتم به خاطر هیچی
ازش پرسیدم تو به خاطر چه زنده هستی؟
در حالی که اشک در چشمشنش جمع شده بود گفت:
به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است
برای زیستن در شادمانی نعمت های خود را بشمارید نه محرومیت ها را...
عاشقی از آن کارهاییست که به من نمیآد!
از آن نقش هاییست که نمیتونم بروم در قالبش
نمیتونم خوب درش بیارم…
نمیتوانم تحملش کنم.
تازه فهمیدم برای زنده ماندن
لازم نیست نگات… نفست…
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید