در ماجراهای پلیسی، کلاهبرداری معروفی وجود دارد که طی آن، فردی به نام”ویکتور لوستیگ” خود را به عنوان یکی از مدیران دولتی معرفی کرده و برج ایفل را به یک تاجر آهن فروخته بود. اما خریدار نتوانست پیچ و مهره های برج ایفل را باز کند و برج را ببرد چون هنگامی که کارگرها خواستند وارد محوطه بشوند و برج را تخریب کنند، مأموران جلویشان را گرفتند و پرده بر افتاد… اما در ایران، از دکل نفتی گرفته تا برج مراقبت فرودگاه را فروختند و بردند!
این پیشنهاد، هر چند از سوی کاربران مورد استقبال قرار گرفت ولی دولت روی خوش بدان نشان نداد.
در دو سال گذشته، کمتر روزی بوده است که خبری از فساد مالی گسترده در دولت قبل افشا نشود. فساد ۱۲ هزار میلیارد تومانی در یک پروژه راه آهن، وجود افراد متعددی مانند بابک زنجانی در مجموعه نفت که به بهانه دور زدن تحریم ها، نفت کشور را بردند و فروختند و پولش را ندادند، واگذاری های خارج از ضوابط شرکت ها و ساختمان های دولتی به افراد خاص با قیمت های نازل، گرفتن وام های کلان بانکی بدون ضمانت های لازم و بازنگرداندن آنها ، تخصیص ارز دولتی دارو به واردات خودروهای و … همه و همه تنها نمونه هایی از فساد فراگیری است که کشور را فراگرفت و هزاران میلیارد تومان از سرمایه مردم ایران به جیب عده ای خاص رفت و طبقه ای جدید در کشور ایجاد شد که با پول مردم یک شبه ، راه صد ساله که نه، راه هزار ساله رفتند!
به عنوان مثال در یکی از همین واگذاری ها ، یکی از بزرگ ترین پتروشیمی های کشور را که در سطح جهانی شناخته شده است و چندین هزار میلیارد تومان ارزش دارد را به قیمت عجیب و غریب ۱۰۰ میلیارد تومان به یک شرکت خاص فروختند و تازه ، آن ۱۰۰ میلیارد تومان را به طور اقساط دریافت کردند(!) و بدین ترتیب “دوستان” با پرداخت ۳۰ میلیارد تومان قسط اول ، صاحب این ثروت افسانه ای که متعلق به مردم ایران است، شدند. ۳۰ میلیارد تومان ، قیمت یک پنت هاوس مجلل در شمال تهران است ولی با این پول، یکی از بزرگ ترین پتروشیمی های ایران و منطقه را از مردم ایران گرفتند و به دوستان خودشان دادند! (عصر ایران در حال تهیه گزارشی در این باره است و به زودی آن را منتشر می کند).
دزدی ها، معمولاً به صورت پنهانی صورت می گیرند اما آنچنان قبح غارت ریخته شده بود که آشکارا می بردند و می خوردند و خیال شان هم آسوده بود و کار بدانجا رسید که حتی یک دکل نفتی هم از بیخ و بن ناپدید شد!
در ماجراهای پلیسی، کلاهبرداری معروفی وجود دارد که طی آن، فردی به نام”ویکتور لوستیگ” خود را به عنوان یکی از مدیران دولتی معرفی کرده و برج ایفل را به یک تاجر آهن فروخته بود. اما خریدار نتوانست پیچ و مهره های برج ایفل را باز کند و برج را ببرد چون هنگامی که کارگرها خواستند وارد محوطه بشوند و برج را تخریب کنند، مأموران جلویشان را گرفتند و پرده بر افتاد.(+شرح ماجرا)
اما در ایران، یک دکل نفتی مورد کلاهبرداری رسمی قرار گرفت و بر خلاف برج ایفل، این بار کل دکل را بردند و الان از آن دکل ۷۸ میلیون دلاری خبری نیست! اگر این غارت ملی نیست پس چیست؟!
اکنون خبر جالب و البته دردناک دیگری رسیده است. بعد از دکل، “برج مراقبت” و “باند یک فرودگاه” را هم فروخته اند و زمین های آن را به یک دهم قیمت به دوستان داده اند. آن طور که مدیرعامل پیشین منطقه آزاد قشم گفته «بنچاق سندهای زمینهای همسایگانی که آنسوی خیابان فرودگاه قدیم قشم زندگی میکنند، نشان میدهد در همان تاریخ، آنها زمینهایشان را بین ٨٠٠ تا یکمیلیونتومان فروختهاند. اما زمین فرودگاه را به متری ٨٠ هزارتومان یعنی یکدهم قیمت واقعی فروختهاند».
بی تردید می توان گفت که در آن سال ها، غارت وسیعی صورت گرفته است و مردم به عنوان مال باختگان بزرگ این غارتگری ها ، حق دارند از دولتمردان بخواهند کمیته ای برای بررسی تمام واگذاری ها و معاملات کلان دولت قبل شکل دهند و با همکاری قوه قضائیه که اعلام کرده است عزم برای مبارزه با فساد جزم است، آنچه از جیب ملت به غارت رفته را بازگردانند.
امام علی(ع)، بعد از آن که به حکومت رسیدند، فرمودند: آنچه از بیت المال به غارت رفته را بازمی گردانم ولو آن که آن اموال را مهر زنان شان کرده باشند.
اینک آیا زمان آن نرسیده است که به این آموزه شهید عدالت، جامه عمل پوشانده شود؟