بچه های طلاق و آینده آنها
تجربه عشق
واقعیتهایی متفاوت از عشق

همه چيز خيلي سريع اتفاق مي‌افتد. آشنايي و خواستگاري و ازدواج. جشني برگزار مي‌شود و دختر و پسر سر خانه و زندگي‌شان مي‌روند . اول همه چيز خوب پيش مي‌رود اما بعد از چند وقت كم‌كم اختلاف‌ها خودنمايي مي‌كنندو جنگ و جدل‌ها آغاز مي‌شود و تا زن و شوهر مي‌آيند بفهمند كجاي زندگي‌شان اشتباه كرده‌اند، بچه‌شان آنها را مامان و بابا صدا مي‌زند و دردسرها اضافه مي‌شوند. بچه‌اي كه آمده بود تا كانون خانواده را گرم كند حالا خود به مصيبتي تبديل شده است اما كار به همين جا ختم نمي‌شود بعد از مدتي كش‌وقوس سرانجام مهر طلاق روي شناسنامه‌ها مي‌خورد و خلاص. خلاص؟ نه. شايد پدر و مادر از دست هم خلاص شوند اما براي بچه‌شان اين تازه اول ماجراست. او حالا يك عنوان تازه دارد: بچه طلاق پدر يا مادر؟ مساله اين است

طلاق و جدايي همسران از يكديگر مسلماً بازتاب گسترده‌اي را در ميان اعضاي خانواده‌هاي هر دو طرف به دنبال دارد. واكنش‌هاي گوناگوني از جانب اعضاي خانواده و فاميل، ابراز خواهد شد و هركسي از زاويه نگاه خود مي‌كوشد تا حق را به يكي از طرفين دعوا بدهد اما نكته‌اي كه غالباً در اين ميان ناديده انگاشته مي‌شود عواقب ناخوشايندي است كه دامنگير زندگي فرزندان زوج‌هاي طلاق گرفته مي‌شود. فرزنداني كه به خاطر فقدان محبت‌هاي خانوادگي و ناقص بودن بافت خانواده آنان، دچار آسيب‌هاي روحي ـ رواني و اجتماعي متنوعي خواهند شد كه شايد تا پايان عمر بر نحوه زندگي خصوصي و جمعي آنان نيز تاثير خواهد گذاشت.


واقعيت اين است كه كودكان زندگي در يك خانه به همراه پدر و مادر را به عنوان يك اصل كاملا ً طبيعي مي‌شناسند و هرگونه رخدادي كه سبب آسيب رسيدن به اين باور آنان شود ـ به‌ويژه اتفاق ناگواري همچون طلاق ـ سبب جوانه زدن و رشد نوعي محروميت و كمبود در بافت شخصيتي آنان خواهد شد. كودكان مرگ يكي از والدين را راحت‌تر مي‌پذيرند و با آن كنار مي‌آيند اما جدايي آنها را سر دوراهي قرار مي‌دهد. آنها چه با مادر زندگي كنند و چه با پدر همواره كمبود ديگري را حس مي‌كنند و در جمع همسالانشان از اينكه هميشه فقط با يكي از والدينشان ديده شوند، رنج مي‌برند.

 آسيب‌رسيدن به امنيت روحي ـ رواني كودكان نخستين تاثيري است كه از طلاق عايد بچه‌ها مي‌شود. اشتباهات و خودخواهي‌هاي والدين مسلماً تا پيش از جدايي، سبب بروز شرايط تلخ و ناگواري در خانه بوده است و كودكان به عنوان نخستين قربانيان اين تشنج و درگيري ـ حتي قبل از رسميت يافتن طلاق ميان والدينشان ـ در زمينه امنيت رواني دچار آسيب‌ديدگي‌هاي شديد مي‌شوند. در واقع بچه‌هاي يك خانواده متلاشي شده و از هم گسيخته نخستين قربانيان اين پديده ناخوشايند اجتماعي به‌شمار مي‌آيند و داده‌هاي آماري متعددي نيز كه دراين خصوص تهيه شده است حكايت از اين موضوع دارند كه بچه‌هاي طلاق مستعدترين و مناسب‌ترين افراد براي دريافت زمينه‌هاي لازم در خصوص ناهنجاري‌هاي اجتماعي هستند.

بچه‌هاي طلاق و آسيب‌هاي بي‌شمار

مطالعات پژوهشگران در سطح اروپا نشان مي‌دهد، كودكاني كه در خانواده‌هاي از هم گسيخته زندگي مي‌كنند، بيشتر به مواد مخدر معتاد مي‌شوند. مطالعات محققان دانشگاه گلاسكو نشان مي‌دهد، نوجواناني كه والدين آنها از هم جدا شده باشند، يا نوجوانان بي‌سرپرست بيشتر در معرض اعتياد به مواد مخدر هستند. بر اساس اين مطالعه، از هم گسيختگي خانواده‌ها، زندگي نوجوان با يكي از والدين، طلاق والدين، اعتياد والدين و ديگر موارد، همگي موجب مي‌شوند نوجوانان تمايل به مصرف مواد مخدر پيدا كنند . خلأهاي عاطفي و خانوادگي ناشي از طلاق، مهم‌ترين دليل روي آوردن نوجوانان به بزهکاری و مواد مخدر است. دعواها و ناسازگاري‌هاي دائمي والدين، كتك‌كاري ميان آنها و بروز خشونت‌هاي مختلف در ميان آنان نيز موجب مي‌شوند كودك خود را بي‌تكيه گاه فرض كند و در چنين مواقعي هيچ چيز جذاب‌تر از شادي‌هاي زودگذر استعمال مواد مخدري همچون كوكائين و متامفتامين نيست. بر پايه اين گزارش، محققان دانشگاه ادينبورگ معتقدند ريشه اعتياد از چهارديواري خانه سرچشمه مي‌گيرد. خانواده‌هاي از هم گسيخته بيشترين ميزان كودكان و نوجوانان معتاد را دارند. متاسفانه اثرات ناخوشايند طلاق حتي در بزرگسالي نيز بچه‌هاي طلاق را رها نمي‌كند. بسياري از آنها در ارتباطات اجتماعي مشكل دارند و گاهي نيز از برخورد ديگران و قضاوت آنها در مورد خودشان عذاب مي‌كشند. زماني كه مي‌خواهند ازدواج كنند و تشكيل خانواده دهند هميشه ترس از تكرار رابطه پدر و مادرشان آنها را آزار مي‌دهد و ديگران نيز با توجه به زندگي پدر و مادرشان در مورد آنها قضاوت مي‌كنند و فكر مي‌كنند بچه‌هاي طلاق هم به سرنوشت پدر و مادرشان دچار مي‌شوند و نمي‌توانند كانون خانوادگي خود را حفظ كنند. اكثر روانشناسان بر اين باورند كه آسيب‌ديدن عزت نفس و حس مفيد بودن و روحيه سازگاري با ديگران در بچه‌هاي طلاق كاملا ً طبيعي و اثبات شده است. بچه‌هايي كه والدين آنها از يكديگر جدا شده‌اند ـ حتي اگر نزد پدر يا مادر نيز زندگي كنند ـ شديداً دچار افت روحي و خدشهدار شدن ويژگي‌هاي رفتاري خاص كودكان سالم مي‌شوند و اصلاح اينگونه نارسايي‌هاي رفتاري در اين قبيل كودكان مستلزم طرح وقت و صرف هزينه بسيار بالايي خواهد بود.

اثرات زيانبار طلاق بر كودكان به قدري گسترده است كه در وجوه مختلف اجتماعي، اقتصادي و حتي فرهنگي بايد مورد كنكاش قرار گيرد. درواقع صدماتي كه به بچه‌هاي طلاق وارد مي‌شود به جهت وسيع‌بودن دامنه تاثيرگذاري‌شان مي‌تواند تاثيرات زيانباري را به لايه‌هاي مختلف جامعه در ابعاد گوناگون آن داشته باشد. بسياري از كودكان كه والدين آنها از يكديگر جدا شده‌اند به مرور زمان گرفتار پديده‌هاي مذموم اجتماعي مي‌شوند. در حقيقت از نظر جامعه‌شناسي مشكلات، آسيب‌ها و معضلات فراواني فراروي بچه‌هاي طلاق ديده مي‌شود.

تمام خطرات و آسيب‌هايي كه مي‌تواند آحاد جامعه را مورد تهديد جدي قرار دهد، در ذات دروني خود قابليت تاثيرگذاري منفي بر شخصيت وجودي اينگونه كودكان را نيز داراست. بايد اين نكته را مورد توجه جدي قرار داد كه اينگونه كودكان بيشتر از ساير آحاد جامعه در برابر تهديدها و آسيب‌هاي اجتماعي، ضربه‌پذير هستند و به علت مشكلات عديده در بافت كلي زندگاني اين قبيل كودكان، آنان خيلي سريع‌تر از ديگر افراد جامعه گرفتار باندهاي قاچاق موادمخدر، سرقت و ديگر بزهكاري‌هاي اجتماعي، اقتصادي مي‌شوند.

توجه به بچه‌هاي طلاق بايد در دستور كار و مركز توجه يك سازمان مشخص با امكانات مالي معين قرار گيرد. توجه به كودكاني كه ماحصل طلاق محسوب مي‌شوند در شرايط كنوني و در جامعه امروز از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، از سوي ديگر عوارض اجتماعي ناشي از طلاق روي كودكان، گاه شكل بسيار فاجعه باري را به خود مي‌گيرد و كودكان به‌عنوان قربانيان بلافصل طلاق بيش از ساير اقشار تشكيل دهنده جامعه در معرض خطر هستند. از همين روست كه از ديدگاه كارشناسانه، ضرورت تشكيل و تأسيس نهادي مسوول كه بتواند با تمامي عوارض و پيامدهاي اجتماعي طلاق و اشكال گوناگون مربوط به تاثيرات آن بر كودكان و نوجوانان مواجه شود و قابليت بررسي و حل اين مشكلات و عوارض را نيز داشته باشد، بيش از پيش احساس مي‌شود. اما پيش از آن بايد زوج‌هاي جوان را به اهميت انتخاب آگاهانه و ازدواج مسوولانه واقف كرد. آنها بايد بدانند اشتباهات آنها در زندگي زناشويي تنها خودشان را متضرر نمي‌كند بلكه عواقب ناخوشايند آن تا سال‌ها و حتي گاه تا پايان عمر گريبان فرزندانشان را خواهد گرفت و آينده آنها را به مخاطره خواهد انداخت

نظرات شما عزیزان:

م
ساعت17:42---4 مهر 1390
نديدم اونو!اما همينجورى که شد.
دوستت دارم
بووووووووس


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:بچه های طلاق,طلاق,,
ارسال توسط فرزین
آخرین مطالب